سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دل نوشته ها
صفحه اصلی وبلاگ
پارسی بلاگ
شناسنامه من
ایمیل من
من در یاهو
 RSS 
اوقات شرعی
شنبه 86 آبان 26 ساعت 11:54 صبحوبلاگ

سلام ‏‏‏‏دوستان

چند روز پیش برای یکی از درس هام قرار شد در باره  مطلبی به دلخواه ، هر کسی که در مورد  موضوعی که دوست داره بیاد و ارائه بده که من هم در مورد وبلاگ که فکر کنم تقریبا همه دربارش اطلاع دارند ارائه بدم . بعد از اینکه من ارئه دادم و کارم تموم شد فکر می کردم الان که بچه ها سوالهای فنی بکنن ولی این طور نبود ، یه چیزی می گم شاید باورتون نشه خیلی از دانشجوها کامپیوتر که حداقلش تو اون کلاس بودن در باره وبلاگ چیزی نمی دونستن یا به خودشون این زحمت رو نمی دن که حتی در بارش بدونند وای باورتون نمی شه کلاس بهم ریخت اخر هم استاد برگشت گفت که همه باید ادرس وبلاگ هاشون رو برای من ایمیل کنن. این حرف استاد باعث شد که همه بچه ها از دست من شاکی بشن همه کلاس صداشون در اومده بود البته کسایی هم که جرعت این رو نداشتن به خودم بگن پشت سرم کلی بدو بیراه بگن .

ولی از یک جهت خوب شد من تا این حد فکر نمی کردم که بچه های کامپیوتر انقدر تنبل باشن یا اینکه خودشون رو به تنبلی بزنن نمی خوام به بچه های کامپیوتر توهین کنم نه ولی این یک واقعیته باید بچه های ما به خودشون بیان و از موقعیت هاشون خوب استفاده کنن البته به خودم هم می گم .

یک نکته ای دیگه هم که باید بگم اینه که خیلی از بچه های کامپیوتر فکر می کنن این جور چیز های وقت تلف کردنه و در اینده به دردشون نمی خوره پس برای چی باید یاد بگیرن .ولی فکر این رو نمی کنن که خیلی ها دارن تلاش خودشون رو می کنن تا شهروند الکترونیک داشته باشن تا بتونن به اهداف بزرگترشون برسن که این اهداف نه تنها برای خودشون مفیده بلکه برای بقیه دوستان هم این طور خواهد بود

و یک نکته قابل توجه هم برای بچه های کامپیوتر قرار شده یکسری کلاسهای آموزش وبلاگ توی دانشگاه بزاریم که من به همه بچه ها توصیه می کنم که حتما شرکت کنن .


متن فوق توسط: سعیده عسگری نوشته شده است| نظرات دیگران ( نظر)
شنبه 86 آبان 5 ساعت 11:23 صبحدوراهی

سلام
گاهی ادم ها تو بعضی شرایط قرار می گیرند که نمی دونند چی کار کنند به قول خودمون سر دوراهی گیر می کنیم و تو تصمیم گیری دچار اشتباه می شن . این حالت گاهی برای همه ما پیش می یاد واقعا بد ترین لحظاتی هست که ادم داره ، خود من خیلی وقت ها سر دوراهی گیر می کنم و گاهی هم تو انتخابم اشتباه می کنم این خیلی بده از همه بدتر اینه که ادم نتونه از کسی هم مشورت بگیره ، می دونید دوست خوب داشتن نعمته گاهی ما دوست خوبی انتخاب نمی کنیم بعد تو کمک گرفتن ازشون هم دچار اشتباه می شیم یا ما رو دچار اشتباه می کنند ، پس اینجاست که ادم احساس تنها بودن می کنه ‍، بعضی موقعه ها هم دوست خوب داریم ولی چون تو موقعیت ما نیستن از سر دلسوزی بهمون کمک می کنن و باز هم ما رو دچار اشتباه می کنند . باز هم اینجا ادم بیشتر احساس تنها بودن می کنه . فکر کنم اگه یه روز کسی مثل من اتقدر احساس تنها بودن کنه تازه جای خالی یه دوست یا یه کسی که بخواد عاقلانه بهش کمک کنه رو احساس می کنه .

خوش باشید .


متن فوق توسط: سعیده عسگری نوشته شده است| نظرات دیگران ( نظر)
دوشنبه 86 مهر 2 ساعت 3:10 عصرچالشهای ارتباطی مدیریتی IT

مدیریت IT یکی از بالاترین و حساسترین مناصب شغلی در دنیای فناوری را به خود اختصاص داده است . ممسئولیت سنگین نیاز به داشتن اطلاعات عمومی خوب در اکثر رسته های مربوط به IT ، لزوم تجربه کافی در برخورد با نیروی انسانی متخصص داشتن روحیه کاری مرطبت با یک پست مدیریتی و بسیاری از پیش نیاز های دیگر، در زمره ویژگی های یک مدیر IT به حساب می آیند اما از انجایی که هر شغلی در جای خود ممکن است دچا نوسانات اجرایی یا نقصان کارآیی شود ، ممکن است مدیر IT نیز بنا به دلایلی در راه انجام دادن وظیفه خود از بهروری مطلوب باز بماند . در این نوشتار کوتاه قصد داریم چند نمونه از چالش های فراروی این جایگاه مدیریتی را برسی نماییم .

هر شغلی مدیریتی با توجه به نیازهای ذاتی خود به ارتباط مناسب میان آن شغل و ردههای بالا و پایین تر از خود نیاز دارد، اما شاید بتوان مدیریت IT را از لحاظ دارایی ویژگی خاصی دانست روابط یک مدیر IT با مدیران هم سطح یا مافوق خود مسئله ای است که می تواند به دلیل برداشت مختلف به انها از مسائل گوناگون در مقاطع زمانی بلند مدت تحت تاثیرات منفی قرار بگیرد یعنی با توجه به نوپا بودن صنعت IT نسبت به سایرعلوم مرتبط با فعالیت اکثر سازمتنها و شرکت ها بسیاری از مدیران دپارتمان ها و قسمت های دیگر انان ضمن اینکه به صورت مستقیم یا غیر مستقیم با فناوری و سیستم های اطلاعاتی یا تجهیزات مربوط به آن سرو کار دارند ، از لحاظ نوع نگرش یا شیوه استفاده از آن ، با مدیر IT از سازمان دارای نوعی تفاوت دیدگاه می باشند . بخصوص در مورد پرژه های نرم افزاری ! حتما تا کنون شنیده اید که مثلا سر نوشت فلان پرژه IT به دلیل عدم توانایی نرم افزار در براورده نمودن نیاز های استفاده کنندگاه به شکست انجامیده است اما زمانی که به مراحل و شیوه انجام گرفتن پرژه نگریسته می شود مشخص می شود که دلایل این شکست نه به واسته سوء مدیریت یا عدم کفایت انان است و نه به خاطر توانایی مجریان پرژه در براورده ساختن اهداف پرژه بلکه در بسیاری از موارد می توان این گونه نتایج نامطلوب را در سوء تفاهم یا نوعی اختلاف نظر عمده یافت که به شکلی در مراحل اولیه پرژه به دلیل نبود نمونه قابل ازمون و اجرایی آن در لابه لای انبوه مسائل مستتر شده است .

شاید این گونه موارد در بسیاری از جلساتی که قبل از آغاز یک پرژه بین مدیران سازمان و مدیریت IT برگزار می شود و طی ان مباحثی چون زمان انجام گرفتن پرژه تخصیص بوجه و نیروی انسانی مورد نیاز پروژه برسی می شود یک مسئله مهم کمتر مورد توجه مدیران مذکور قرار می گیرد و آن تلاش در جهت رسیده به هدف و درک و تفاهم مشترک است در این صورت پروژه مذکور طی مهلت زمانی مورد نظر بوجه از قبل پیش بینی شده و تعداد نفرات لازم و کافی پایان می یابد اما بع دلایلی که ذکر شده خروجی پروژه و نتیجه ککار برای استفاده کنندگان یا مشتریان آن قابل قبول نیست بنا براین واضح است که سایر اهداف و فاکتور ها به اصطلاح محقق شده پروژه مثل بوجه زمان، مدیریت منابع و امثال ان نیز زیر سئوال می رود . بهترین راهکار هایی که در این گونه موارد توصیه می شود برسی همه جانبه اهداف امکانات و سرویس های نهایی (front end ) محصول پروژه از ابتدای آغاز پرژه است می توان گفت که حتی مطرح شدن اینگونه مسائل در جلسات هماهنگی و هم فکری مدیران سازمان با مدیریت IT مقدم بر سایر مسائلی است که معمولا جزء حیاتی ترین های فاکتور های پرژه به حساب می آیند اما در واقع از درجه اهمیت پایین تری بر خوردارند آنچه امروزه تحت عنوان تحلیل پرژه بر مینای زبان کار بران و استفاده کنندگان یا همان تحلیل مفهومی(conceptual ) مطرح می شود می توان منبع و آغاز مناسبی برای نیل به این مقصود باشد . هر گاه همه دست اندر کاران یک پروژه IT اعم از مجریان و مشتریان آن بتوانند به یک زبان مشترک برای برقراری ارتباط دست یابند ، می توان به برداشت یک سان و عدم اختلاف نظر آنها در محصول نهایی پروژه امید بیشتری داشت . برقراری ارتباط فکری مناسب در تمام مراحل اجرای پروژه مهمترین وظیفه یک مدیر IT است که اغلب اوقات به دلیل مشغله فنی پروژه فراموش می شود .


متن فوق توسط: سعیده عسگری نوشته شده است| نظرات دیگران ( نظر)
چهارشنبه 86 مرداد 31 ساعت 12:40 عصرسلام بعد از مدتها

سلام دوستان

تو این مدتی که به وبلاگم سر نزدم و واقعا دلم برای وبلاگم تنگ شده بود . بعضی مواقع تنبلی به ادم زور می گه و ادم از بعضی کار هاش می مونه. البته تو این مدت بیکار بیکار نبودم ولی خوب یه مدت از وبلاگم دور بودم . می خوام یه تایپیک برنامه نویسی تو وبلاگم ایجاد کنم که همه استفاده کنن البته خود من برنامه نویسی رو تازه شروع کردم و می خوام پا به پای شما دوستان تو برنامه نویسی پیشرفت کنم . و از شما دوستای خوبم می خوام که اگه در این باره نظر یا پیشنهادی دارید برام یزارید. و این کار رو خیلی زود شروع می کنم .

خوش باشید .


متن فوق توسط: سعیده عسگری نوشته شده است| نظرات دیگران ( نظر)
پنج شنبه 86 خرداد 31 ساعت 6:56 عصرفریاد

اگه تو دنیا هیچی هیچی نداشته باشی مطمئن باش سه چیز همیشه مال تو هست:خدای مهربون، فکرای قشنگ وقلب کوچیک من .

عاشقی را شرط اول ناله وفریاد نیست تا کسی از جان شیرین نگذرد فرهاد نیست عاشقی مقدورهر عیاش نیست غم کشیدن صنعت نقاش نیست

دوستی مانند سیمان خیسی می مونه که هرچه بیشتر وایستی رفتنت سخت تر خواهد شد.

زندگی عشق است عشق افسانه نیست آنکه عشق را آفرید دیوانه نیست عشق آن نیست که کنارش باشی عشق آنست که به یادش باشی.

 


متن فوق توسط: سعیده عسگری نوشته شده است| نظرات دیگران ( نظر)
یکشنبه 86 خرداد 13 ساعت 12:58 عصرزندگی...

برای لذت بردن از زندگی ، کافیه کمی احمق باشی . شکسپیر

*************************

تو را ای کاش می شد جستجو کرد تو را چون شاخه ای گل چید و بو کرد گل اشکی به بام چشم آویخت تو را مانند باران آرزو کرد

*************************

میدونی زیباترین خط منحنی دنیا چیه ؟ . . لبخندی که بی اراده رو لبای یک عاشق نقش می بنده تا در نهایت سکوت فریاد بزنه :دوستت دارم

*************************

عشق کلید شهر قلب است به شرط آنکه قفل دلت هرز نباشد که با هر کلیدی باز شود

************************* 

چند تا دوسم داری ؟ همیشه وقتی یکی ازم می پرسید چند تا دوسم داری یه عدد بزرگ میگفتم... ولی وقتی تو ازم پرسیدی چند تا دوسم داری گفتم : یکی !!! میدونی چرا ؟چون قوی ترین و بزرگترین عددیه که میشناسم ... دقت کردی که قشنگترین و عزیز ترین چیزای دنیا همیشه یکین ؟ ماه یکیه ... خورشید یکیه ... زمین یکیه ... خدا یکیه ... مادر یکیه ... پدر یکیه ... تو هم یکی هستی ... وسعت عشق من به تو هم یکیه ... پس اینو بدون از الان و تا همیشه

 

به بازار سیاه رفتم برای خریدن عشق ولی در ابتدای ورودم روی کاغذی خواندم در غرفه هوس بازان عشق را به حراج گذاشته اند به قیمت نابودی پاک بازان.


متن فوق توسط: سعیده عسگری نوشته شده است| نظرات دیگران ( نظر)
دوشنبه 86 خرداد 7 ساعت 12:10 عصرزیبا

آخر ای محبوب زیبا بعد از آن دیر آشنای آمدی خواندی برایم قصه تلخ جدایی مانده ام سر در گریبان بی تو در شبهای غمگین بی تو باشد همدم من یاد پیمانهای دیرین آن گل سرخی که دادی در سکوت خانه پژمرد آتش عشق و محبت در خزان سینه افسرد اکنون نشسته در نگاهم تصویر پر غرور چشمت یکدم نمیرود از یادم چشمه های پر نور چشمت

 


متن فوق توسط: سعیده عسگری نوشته شده است| نظرات دیگران ( نظر)
شنبه 86 خرداد 5 ساعت 7:1 عصرآرزو

من دلم میخواهد ... خانه ای داشته باشم پر دوست ... کنج هر دیوارش ... دوستانم بـنشینند آرام ... گل بگو گل بشنو ... هر کسی میخواهد وارد خانه پر مهر و صفامان گردد ... شرط وارد گشتن شستشوی دلهاست ... شرط آن داشتن یک دل بی رنگ و ریاست ... بر درش برگ گلی میکوبم ... و به یادش با قلم سبز بهار ... مینویسم : ای یار خانه دوستی ما اینجاست ! ... تا که دیگر نگوید سهراب : خانه دوست کجاست ؟

*****************************

سعی کن کسی را دوست داشته باشی که قلب بزرگی داشته باشد تا برا جا کردن خودت توقلبش مجبور نشی خودت را کوچیک کنی

عشق زمان فراموش میشود وبا زمان عشق فراموش میشود

*****************************

تو را در روزگاری دوست دارم که نمی دانند عشق چیست!

****************************

شبی از پشت یک تنهایی نمناک تو را با لهجه گلهای نیلوفر صدا کردم تمام شب برای باغ قشنک ارزوهایت دعا کردم

****************************

خاطره های حبس در انتظار دیدن رو بریدن کافیه

به هر که دوست می داری بیاموزکه :عشق از زندگی کردن بهتر است.

تا عاشق می شی تموم می شه عاشقیت نمی دونم عیب از کیه؟

****************************

اگر روزی دشمن پیدا کردی، بدان در رسیدن به هدفت موفق بودی! اگر روزی تهدیدت کردند، بدان در برابرت ناتوانند! اگر روزی خیانت دیدی، بدان قیمتت بالاست! اگر روزی ترکت کردند، بدان با تو بودن لیاقت می خواهد

*****************************

هرگز برای عاشق شدن به دنبال باران و بهار و بابونه نباش. گاهی در انتهای یک کاکتوس به غنچه ای می رسی که ماه را بر لبانت می نشاند عشق بین دو نفر این نیست که هر دو زیر باران خیس شوند. عشق ان است که یکی چتر شود برای دیگری...و دیگری هیچ گاه نفهمد که چرا خیس شد

گاه...یک لبخند، انقدر عمیق می شود که گریه می کنم گاه...یک نگاه، انچنان سنگین است، که چشمانم رهایش نمی کنند... گاه...یک سکوت، انقدرسنگین است، که جذبش می شوم و گاه یک عشق، انقدر ماندگار است که دچارش می شوم

*****************************

زندگی بدون عشق اینقدرخالیست که بعضی مواقع حتی زودتر از سکوت می شکند وتو ای کاش مرا می فهمیدی اماحالا که می روی قرارمیان ماهیچ ؛ ولی بگو به چه بهانه می روی

 


متن فوق توسط: سعیده عسگری نوشته شده است| نظرات دیگران ( نظر)
سه شنبه 86 اردیبهشت 25 ساعت 1:37 عصرعشق چیست ؟

تا حدود زیادی کار رسیدگی به عشق را به شعرا ، فیلسوفان و روحانیون سپرده اند و از قرار معلوم دانشمندان از موضوع اجتناب می ورزند . بعضی عا عشق را تر هم انگیز ، خود فریبی ، آرامان گرایی پوچ ، توهمی غیر علمی می دانند . اما برخی آن را به عنوان واقعیت می پزیرند . در حالیکه گروه دیگری آن را ساختاری رویایی و رنگارنگ می بینند تا به زندگی بی معنا ما معنا یی ببخشد . بی تردید نمی توان با عشق به آسانی سروکله زد . در گیر شدن با آن مثل راه رفتن در جایی است که حتی فرشتگان از گام نهادن در آن هراسناکند ف، شاید ساختار واژه عشق است که اینهمه ترس بر می انگیزد . بر فرد فرد ما لازم است که پیش از درگیر شدن با عشق چیزی از آن بفهمیم ، که این کار آسانی نیست . اغلب وقتی کمی در باره آن فکر کنیم به نظرمان ممکن است . غیر ممکن برسد که مفهومی با آن وسعت معنا را نتوان محدود کرد. عشق در آن واحد هم هنگامه وجد و شعف است . هم مایه شادی ، هم حالت وارستگی ، هم عقلانی و هم غیر عقلانی است .

هر کس عشق را بگوه منحصر به فرد شخصی آموخته و می آموزد . انتظار از این آدم مفهوم آنرا وقتی شخصی دیگری کلام عشق می گوید بفهمد ، انتظار معجزه است . اگر کسی خطاب به دیگری بگوید ((من عاشق کیک سیب هستم )) منظورش کاملاً روشن است ، مفهومش این است که او طعم کیک سیب را دوست دارد . اما اگر همین آدم به دیگری بگوید (( من عاشق تو هستم )) این موضوع دیگری می شود . دلت می خواهد بپرسی (( چه منظوری داردی؟ آیا عاشق جشم من است ؟ یا عاشق ذهن من است ؟ آیا در این لحظه به خصوص مرا دوست دارد یا برای همیشه ؟)) و غیره .

گفتن ((دوستت دارم )) به یک دوست یا یک معشوق در این است که اگر به دوست بگویی دوستت دارم دقیقاً منظورت را درک می کند .))


متن فوق توسط: سعیده عسگری نوشته شده است| نظرات دیگران ( نظر)
پنج شنبه 86 اردیبهشت 13 ساعت 11:13 صبححرف های باحال

سلام ،‏می بخشید که تو این مدت چیزی ننوشتم . اما امروز حرف های باحال برای کسایی که می خوان برای عزیزاشون بفرستن .

 ببار ای ابر بهـــــــــــــــــار با دلم به هوای زلف یــار داد و بیداد از این روزگـــار ماه رو دادن به شبهای تار ای بـــــــــــارون بر کوه و دشت و هامون ببار ای بــــــــــــارون ببار ای ابر بهـــــــــــــــــار ببار ای بارون ببـــــــــــــار با دلم گریه کن خون ببار در شبهای تیره چون زلف یار بهر لیلی چو مجنون ببـــار ای بــــــــــــارون دلا خون شو خون ببـــــــــار بر کوه و دشت و هامون ببار به سرخی لبهای سرخ یــار به یاد عاشقای این دیـــــــار

  *****************************************

 کــاش می شد لحظه ها را تازه کرد قـلـب را از عـشـقـها دیـــوانـــه کـرد کـاش می شـد دست در دسـتـان هم درد و غـم را خـــارج از ایـــن خـــانه کـرد کـــاش می شـد عشق را معنـا کنیم بـعـد آن هـــر زمــان نجـــوا کـنـیـم کاش می شد در حیــاط خـانـه مان باغ را پر از گــل میـنـا کنـی

 *****************************************

 آموخته ام... که زندگی دشوار است، اما من از او سخت ترم

آموخته ام... که لبخند ارزانترین راهی است که میتوان توسط آن نگاه را وسعت داد

آموخته ام... که نمی توانم احساسم را انتخاب کنم، اما می توانم نحوه برخورد با آن را انتخاب کنم

آموخته ام... که هیچ کس در نظر ما کامل نیست تا زمانی که عاشق بشویم

آموخته ام... که فرصتها هیچ گاه از بین نمیروند، بلکه شخص دیگری فرصت از دست رفته ما را تصاحب خواهد کرد

 ******************************************

 کلید اعتماد به نفس این است که ابتدا تصمیم بگیرید که چه می خواهید و سپس برای رسیدن به خواسته خود طوری عمل کنید که گویی امکان شکست وجود ندارد

  ******************************************

 آینده متعلق به کسانی است که خواستار ان هستند از همین امروز تصمیم بگیرید هرچه را در زندگی آرزو دارید طلب کنید سعی و سعادت دو واژه هماهنگ هستند

  *******************************************

به حساب بانکی شما ملیونها بوسه عشق واریز کردم شما می توانید بطور شبانه روزی از طریق مهر کارت برداشت نمائی

  *******************************************

بوسه اسم است...چون عمومی است بوسه فعل است...چون هم لازم است هم متعدی بوسه حرف تعجب است...چون اگر ناگهانی باشد طرف مقابل را مات و مهبوت میکند بوسه ضمیر است...چون از قید انسان خارج نیست بوسه حرف ربط است...چون 2 نفر را به هم متصل میکند

  *******************************************

نجوای خاموشی ام را معنا کن من مفهوم(( نگریستن)) و(( نه گریستن )) هستم من برای زورق کوچک خوشبختی ام یک دریا گریسته ام تا در گل نشیند نهنگ آرزوهایم. در پایین سد سکوتم سکوت نکنید تا مبادا سیلاب ویرانگر اندوهم جلگه سبز نگاهتان را فرو شوید موجی است سرکش اما نهان که آرامش ظاهرم را به صخره های سخت زمان خواهد کوبید تا طفل فرو خفته ی فریادم بیاموزد چگونه سر دهد سرود سبز(( نگریستن)) و(( نه گریستن)) را .

 

به امید عشقی که بشکفد

 


متن فوق توسط: سعیده عسگری نوشته شده است| نظرات دیگران ( نظر)
<      1   2   3      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
درباره خودم
دل نوشته ها
سعیده عسگری
فهرست موضوعی یادداشت ها
اطلاعات عمومی[15] . شعر[4] . برنامع نویسی[3] . تصاویر[3] .
لوگوی من
دل نوشته ها
لوگوی دوستان من






اشتراک در خبرنامه